Sunday, 10 November , 2024
امروز : یکشنبه, ۲۰ آبان , ۱۴۰۳
اخبار ویژه »
شناسه خبر : 1522
  پرینتخانه » آخرین اخبار, ادبیات, فرهنگ عمومی, منتخب اسلایدر تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۱:۴۶ | 264 بازدید | ارسال توسط :

جشن سده و داستان کشف آتش در شاهنامه

جشن سده و داستان کشف آتش از دیرباز در سرزمین کهنسال ایران پیوندی عمیق با هم برقرار کرده‌اند. در برخی از منابع چنین آمده که جشن سده را هوشنگ فرزند سیامک و نوۀ کیومرث بنیان نهاد. در این منابع چنین نوشته شده که: «هوشنگ که پسر چهارم آدم است، یعنی به چهار پشت به آدم […]

جشن سده و داستان کشف آتش در شاهنامه

جشن سده و داستان کشف آتش از دیرباز در سرزمین کهنسال ایران پیوندی عمیق با هم برقرار کرده‌اند. در برخی از منابع چنین آمده که جشن سده را هوشنگ فرزند سیامک و نوۀ کیومرث بنیان نهاد.
در این منابع چنین نوشته شده که: «هوشنگ که پسر چهارم آدم است، یعنی به چهار پشت به آدم می‌رسد، روزی با صد کس به طرف کوهی رفت؛ ناگاه ماری بزرگ و قوی‌جثه به نظرش درآمد و چون هرگز مار ندیده بود، به شگفت درآمد و گفت جمیع جانوران متابعت ما می‌کنند، همانا این جانور دشمن ماست که سر از اطاعت پیچیده، سنگی برداشت و بر جانب مار انداخت، آن سنگ خطا شد و بر سنگ دیگر خورد، آتش از آن بجست و بر خس و خاشاک افتاده و مار را بسوخت. چون در آن زمان هنوز آتش ظاهر نشده بود هوشنگ با همراهان از پیدا شدن آتش خرّم و شادان گردید و گفت این نور خداست که دشمن ما را کشت و به سجده رفت و شکر ایزد به جای آورد و قبلۀ خود ساخت و در آن روز جشنی بزرگ کرد.


*جشن سده و داستان کشف آتش از اسطوره تا حقیقت
برخی شاهنامه را به دو بخش اسطوره‌ای و تاریخی بخش‌بندی می‌کنند و بخش اسطوره‌ای را افسانه و پندار گمان می‌برند. این سخنی بسیار نادرست است. در شاهنامه اسطوره‌پنداری و افسانه وجود ندارد و یکسره تاریخ و بر پایۀ دانش است. برای اثبات این سخن که اسطوره در شاهنامه افسانه نیست و تاریخ به شمار می‌آید، نمونه‌های فراوانی می‌توان برشمرد. از جملۀ این نمونه‌ها می‌توان به رویداد جشن سده و داستان کشف آتش در زمان پادشاهی هوشنگ اشاره کرد که پایه‌ای تاریخی دارد. در حقیقت باید دانست که موضوع جشن سده و داستان کشف آتش که فردوسی بزرگ به آن پرداخته است، موضوعی اساطیری و زاییدۀ خیال نیست بلکه ریشه‌هایی بسیار عمیق در تاریخ چندین هزار‌سالۀ ایرانیان دارد.
*توجه به جشن سده در آیین زرتشت
در آیین زرتشت و میان ایرانیان قدیم بیش از همۀ مذاهب و ملل به جشن‌ها توجه شده است و از میان این جشن‌ها برخی تنها مذهبی و برخی هم مذهبی و ملی بوده‌اند. جشن سده و داستان کشف آتش نیز یکی از این جشن‌ها است که نه تنها از لحاظ مذهب اهمیت بسیاری داشت، بلکه در میان عامۀ مردم نیز بدان توجه فراوانی می‌شد و به همین سبب یاد آن نیز از خاطر ایرانیان محو نشده است و با جزئی‌ترین توجهی ممکن است که بتوان آن را به همان شکوه دیرین بازگردانید. این جشن یکی از جشن‌های آتش و بزرگترین آنهاست که از روزگاران کهن در ایران وجود داشته است و آتش یکی از آن عناصری است که کشف و ایجاد آن در تمدن و ترقی حیات بشر تأثیر بسزایی داشته و به همین جهت خاطرۀ اکتشاف آن چون خاطرۀ عزیزترین موهبت در ذهن آدمی پایدار مانده اشت.
*پدید آمدن و کشف آتش در زمان هوشنگ
در زمان پادشاهی هوشنگ برای نخستین بار آتش پدید آمد و نگهداری شد. بنا بر تاریخ، در آن زمان ایرانیان در جایی زندگی می‌کردند که ده ماه زمستان و دو ماه تابستان بود. با نگهداری آتش ایرانیان توانستند بر دو دشمن سرما و تاریکی چیره شوند. زمانی نگذشت که آنها بر گرد این آتش خانه‌هایی ساختند و بدین‌سان پا به دورۀ شهرنشینی و تمدن گذاشتند. خود واژۀ «هوشنگ» نیز به معنای «دارندۀ خانه‌های خوب» است.
*تأثیر کشف آتش در شهرنشینی ایرانیان
پس ایرانیان با پیدا کردن آتش بود که سرزمین‌های سرد را رها کردند و به شهرنشینی دست زدند. همانگونه که در بالا اشاره شد، در شاهنامه می‌خوانیم که روزی هوشنگ از جایی می‌گذرد و با دیدن مار سیاهی به سوی او سنگ پرتاب می‌کند. با برخورد سنگ پرتاب شده به سنگ‌های زمین، آتشی پدیدار می‌شود و هوشنگ راز به دست آوردن آتش را درمی‌یابد. می‌بینیم که این سخن بازگو کنندۀ گوشه‌ای از تاریخ ماست. جشن سده و داستان کشف آتش هرگز نمی‌تواند افسانه باشد؛ بلکه یک بحث بزرگ جامعه‌شناسی است که نشان می‌دهد چگونه ایرانیان به آتش دست می‌یابند.
*داستان کشف آتش در شاهنامه
فردوسی بزرگ اینگونه جشن سده و داستان کشف آتش در شاهنامه توسط هوشنگ را آغاز می‌کند که روزی هوشنگ، شاه جهان، با گروهی از همراهیان و یاران خود به کوه رفت. در این هنگام جانوری دراز، سیاه رنگ، و تیره‌تن که با سرعت در حال حرکت بود از فاصلۀ دور پدید آمد. فردوسی ظاهر این جانور ترسناک که در حقیقت ماری بود وحشتناک را اینچنین توصیف می‌کند که بر روی سرش دو چشم وجود داشت همانند دو چشمۀ خون و دودی از دهانش خارج می‌شد که جهان را تیره و تاریک ساخته بود. هوشنگ وقتی با مار مواجه شد، درنگ کرد و با فراست و دقت به آن نگریست و بی‌درنگ سنگی را به دست گرفت و به یاری زور کیانی که داشت آن سنگ را با قدرت و سرعت به سوی مار پرتاب کرد اما مار جهانسوز از برخورد سنگ هوشنگ جان به در برد و گریخت.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم‌گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره‌تن و تیزتاز
دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیره‌گون
نگه کرد هوشنگ با هوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیزچنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
*آتش هدیه‌ای از جانب خدا برای ایرانیان
همانطور که در متن بالا گفته شد، سنگی که هوشنگ به سوی مار پرتاب کرد به آن جانور برخورد نکرد و به سنگ دیگری اصابت کرد و در اثر شدت ضربه، هر دو سنگ شکستند. به خاطر همین برخورد دو سنگ با هم، جرقه و فروغی پدید آمد که سرآغاز داستان کشف آتش را رقم زد. اگرچه مار کشته نشد ولیکن همین اتفاق باعث پیدایش آتش شد که برای ایرانیان نعمتی بس گرانبها بود. زیرا هم روشنایی بخش بود، هم گرما دهندۀ روزهای سرد و هم می‌توانست آنان را از گزند درندگان در امان بدارد. همین فایده‌های بسیار فراوان آتش بود که باعث شد تا ایرانیان برای آن ارزشی بسیار والا در نظر گیرند و آتش را هدیه‌ای از جانب خدا بدانند.
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
*هدف پرستش آتش در ایران
هوشنگ به خاطر کشف آتش به ستایش و نیایش پروردگار پرداخت و او را به خاطر ارزانی داشتن این هدیۀ بزرگ سپاس گفت. هوشنگ به جهت سپاسگزاری از پروردگار به خاطر این فروغ که به آنها هدیه داد، آتش را قبله‌گاهی قرار داد تا مردم خدا را به واسطۀ آن پرستش کنند و گفت که هر کس که خردمند است سزاوار است که او را بپرستد. هدف پرستش آتش در ایران نیز نه پرستش خود آتش بلکه پرستش آفریننده و پروردگار یگانه‌ای است که هدیه‌ای ارزشمند همچون آتش را به آنها ارزانی داشته است.
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغیست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی


*برپایی جشن سده در زمان هوشنگ
بعد از آنکه هوشنگ آتش را کشف کرد، شب هنگام به پاس خوشحالی و شکرگزاری، آتشی بزرگ همچون کوه برافروخت و خود و سایرین به دور آن گرد آمدند. هوشنگ این جشن بزرگ را جشن سده نام گذاشت و آن شب فرخنده را به باده‌گساری پرداخت. فردوسی در ادامه یادآور می‌شود که جشن سده از هوشنگ به یادگار مانده است و آرزو می کند که: باشد که شاهان بسیاری همچون او در آینده بیایند و بر این سرزمین حکم برانند، زیراکه پادشاهی همچون هوشنگ، جهان را شاد و آباد کرد و به همین دلیل نیز همگی از او به نیکی یاد کرده‌اند.
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی به نیکی ازو یاد کرد
جشن سده و داستان کشف آتش در شاهنامه توسط هوشنگ فقط روایتی است کهن و ماندگاه که با ما یادآوری می‌کند که پدیدۀ آتش تا چه اندازه برای ایرانیان دوران‌های گذشته مهم بوده است که حتی کشف آن را نیز به خود نسبت داده‌اند. بعد از سپری شدن دوران پادشاهی هوشنگ که برای ایرانیان سرشار از نیکی و خُرّمی بود، دوران پادشاهی فرزند هوشنگ یعنی تهمورث فرا می‌رسد که وی نیز توانست بسیاری از دیوان را به بند درآورد و آنها را مطیع خود سازد.
*جشن سده چیست؟
سده از واژۀ «ست» در زبان پهلوی آمده است و معنی آن صد می‌باشد. بنا بر بخش‌بندی فصلی ایران باستان، آغاز فروردین تا پایان مهرماه را تابستان بزرگ و از یکم آبان تا پایان اسفند ماه را زمستان می‌نامیدند. سده هنگامی است که صد روز از زمستان می‌گذشت و یا به روایت امروز پنجاه شب و پنجاه روز به جشن نوروز مانده است. جشن سده جشنی بود که پنجاه روز به عید نوروز مانده، یعنی دهم بهمن ماه برگزار می‌شد. گاه‌شمار باستانی ایرانیان حکایت از آن دارد که فصل گرم از آغاز فروردین تا پایان مهر ماه و فصل سرد از اول آبان تا پایان اسفند ماه بوده، که سردترین آن صد روز بوده یعنی از آغاز آبان تا دهم بهمن ماه. مردم در این روز با روشن کردن آتش، اهریمن بدکردار را از خود دور می‌کردند. همین‌گونه در برخی مناطق ایران پنجاه روز پیش از عید نوروز گندم و جو درو می‌کردند. گفته می‌شود که کیومرث در این روز صاحب صدمین فرزند خود گردید و به محض دیدن فرزند، اهورامزدا را سپاس گفت.
*آیین انجام جشن سده پس از غروب آفتاب
از دیرباز در بسیاری از شهرها و روستاهای ایران این روز را جشن می‌گرفتند. ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» چنین آورده است که اهل کرج، شب سده را «گزنه» می‌نامیدند؛ بدین علت که سرما در آن هنگام، سرد و گزنده است. جشن سده و داستان کشف آتش از زمان‌های بسیار دور به یادگار مانده است و جشن پیدایش آتش است. آیین انجام جشن سده بدین‌گونه بود که پس از غروب آفتاب، سه تن از موبدان در حالی که لباس سپید بر تن داشتند، به سوی توده‌ای از هیزم خشک که از پیش آماده شده بود حرکت می‌نمودند. گروهی از جوانان که آنان هم لباس سپید بر تن داشتند، با مشعل‌های روشن موبدان را همراهی می‌کردند. موبدان بخشی از اوستا را می‌سرودند و موبد بزرگ با آتش موجود در آتشدان و جوانان سپیدپوش با یاری گرفتن از شعله‌های مشعل، هیزم را آتش می‌زدند. گروه نواسازان از آغاز تا پایان آهنگ شادی می‌نواختند. زرتشتیان با شادی و پیروزی شعله‌ور شدن آتش سده را جشن می‌گیرند و به امید آنکه تا جشن سال دیگر روشنایی و گرمی در دل‌هایشان باشد، به خانه باز می‌گردند.
*تعداد جشن‌های دینی و ملی ایرانیان
پیش از زوال ساسانیان، در ایران جشن‌های بسیاری برپا می‌شد که «سده» یکی از آنها است. تعداد این جشن‌ها در سال بیش از هفتاد جشن بوده است و هر جشن سه تا پنج روز به درازا می‌کشیده و پس از چیرگی تازیان بر ایران و به ویژه در سده‌های نخستین پس از شکست، ایرانیانی که هنوز به آیین گذشتۀ خود پایبند بودند، هر گونه که شده، جشن‌های دینی و ملی خود را برگزار می‌کردند.
*نخستین جشن سدۀ بزرگ بعد از اسلام در ایران
بعد از ورود اسلام به ایران، جشن سده سال‌ها آشکار و بیشتر پنهان برگزار می‌شد تا اینکه ایرانیانی همچون خاندان برمکیان به بارگاه خلفا راه یافتند و گرداننده و همه کاره شدند و جشن‌ها را دوباره زنده کردند. با یاری این دسته از ایرانیان، جشن‌ها نه تنها دوباره زنده شد که گاه با شکوه بیشتر از پیش نیز برگزار گردید. اگرچه برای مدت‌های نسبتاً طولانی این جشن به صورت رسمی در دوران بعد از اسلام برگزار نمی‌شد، اما به مرور با قدرت گرفتن ایرانیان میهن‌دوست، این جشن نیز دوباره زنده شد.
*جشن سده در دوران زیاریان
ابن اثیر در کتاب «الکامل» می‌نویسد: «مرداویج زیاری بر آن شد که ایوان کسرا را دوباره بسازد و جشن سده و نوروز و مهرگان را زنده کند و هرچه با شکوه‌تر و بزرگ‌تر برگزار نماید». مرداویج زیاری جشن بزرگ سده را در سال ۳۲۳ مهی برگزار کرد. در نوشتارهای کهن آمده است که مرداویج برای برگزاری جشن سده دستور داد تا در کنار زاینده رود، پشته‌های خار و هیزم بسیار گرد آورند و بر روی همۀ بلندی‌ها، تپه‌ها و دامنۀ کوه‌ها تا جایی که چشم کار می‌کند، هیمه و پشته‌های خار انباشته کنند. «ابن مسکویه» در «تجارب الامم» و ابن اثیر در «الکامل» و نیز در «تاریخ ابی الفدا» می‌نویسد: وقتی در کوهی رو به اصفهان هیمه‌ها را به آتش کشیدند، چنان می‌نمود که گویی همۀ کوه می‌سوزد. در این نسک‌های تاریخی آمده است که اطعام عمومی و نوشیدن شراب در خوان‌های همگانی برای همه برپا می‌شد. گویا در همان شب پس از برگزاری جشن باشکوه سده، مرداویج به دست غلامان خود در گرمابه کشته می‌شود.
*جشن سده در دوران غزنویان
«ابوالفضل بیهقی» در «تاریخ بیهقی» از برگزاری جشن با شکوه سده در روزگار مسعود غزنوی در سال ۴۲۶ مهی سخن می‌راند و می‌نویسد که این جشن سده چنان با شکوه برپا می‌شده که آتشِ افروخته‌اش از چند فرسنگی دیدنی بود. برای نمونه در بازگویی کارهای مسعود غزنوی در سال ۴۲۶ مهی، پس از اینکه کارهای چهاشنبه هفدهم ماه صفر را گزارش می‌کند، می‌نویسد: «…امیر فرمود تا سراپرده بر راه مرو بردند بر سه فرسنگی لشکرگاه، و سده نزدیک بود. اشتران سلطانی را و همۀ لشکر به صحرا بردند و گز کشیدن گرفتند تا سده کرده آید، و گز می‌آوردند و در صحرایی که جوی آب بزرگی بود پر از برف، می‌افکندند تا به بالای قلعه برآمد، و چارتاق‌ها بساختند از چوب، سخت بلند و… سده فراز کردند. نخست شب، امیر بر لب جوی آب که آنجا شراعی زده بودند، بنشست و ندیمان و مطربان بیامدند و آتش به هیمه زدند و…» رویدادنگاران بسیاری همچون بیهقی، نیز یادآور شده‌اند که به اندازه‌ای برگزاری جشن سده مهم بوده که حتی در سفرها نیز از آن دست برنمی‌داشتند.
*جشن‌های ایرانی در دوران خوارزمشاهیان و یورش مغول
جشن‌های ایرانی تا پایان روزگار خوارزمشاهیان و تا زمان یورش مغولان برپا می‌شده است. تا این روزگار، دهقانان که همواره پاسدار و نگهبان فرهنگ ایران بوده‌اند، با همان آیین‌های گذشته و همان روزگار ساسانیان به برگزاری جشن‌ها می‌پرداختند. این جشن‌ها را افزون بر دهقانان، امیران و بزرگان ایرانی نیز برپا می‌داشتند و به شادی و به پایکوبی می‌پرداختند.
*جشن سده در دوران سلجوقیان
در تاریخ آمده که در ماه رمضان سال ۴۸۴ مهی «ملک‌شاه» به بغداد رسید و در دارالملک فرود آمد و یاران پراکندۀ او نیز فرود آمدند و برادرش «تاج الدوله» و «قسیم الدوله آقسنقر» فرمانروای حلب و دیگر بزرگان به وی پیوستند و…، ملک‌شاه سلجوقی جشن سلجوقی را با بزرگی در شهر بغداد برپا داشت و در شکوه و بزرگی‌اش سخت کوشید؛ به گونه‌ای که مردم بغداد تا آن هنگام چنان جشنی ندیده بودند. سرایندگان بسیاری آن شب را ستودند که از آن میان می‌توان از «مطرز» نام برد. وی اینگونه سروده که: «و کل نار علی العشاق مضرمه من نار قلبی او من لیله السذق».
*دلیل نامگذاری سده از زبان بزرگان
سوالی که ممکن است ذهن را به سوی خود بکشاند این است که چه رابطه‌ای میان سده و عدد صد موجود است؟ دربارۀ این رابطه گفتگو بسیار است از آن جمله دانشمندان و مشاهیر زیر که از بزرگان فرهنگ ایران به شمار می‌آیند در باب این جشن سخن گفته‌اند. بزرگانی همانند ابوریحان بیرونی، ابوالفضل بیهقی، و گردیزی به صورت گذرا به این جشن اشاره کرده‌اند.
ابوریحان بیرونی: ابوریحان بیرونی در کتاب «التفهیم» دربارۀ دلیل نامگذاری سده نوشته است: «…و نیز گفته‌اند که اندر این روز از فرزندان پدر نخستین (آدم) صد تن تمام شدند.»
گردیزی: گردیزی، مؤلف «زین الخبار» آورده است که: «سدۀ بزرگ، چنین گویند مغان که اندر این روز سد مردم تمام شده بود از نسل «میشی» و «میشیانه» و ایشان دو مردم نخستین بودند، چنانکه مسلمانان گویند آدم و حوا، مغان را آن دو تن بودند.»
*جشن سده در فرهنگ‌های فارسی
در فرهنگ‌های فارسی آمده است که: بنیانگذار جشن سده کیومرث بوده، بدینگونه که کیومرث را صد فرزند از مردان و زنان بود، جون به حد رشد و تمیز (فهمیدن خوب از بد) رسیدند، در شب این روز جشن ساخت و همه را کدخدا کرد و فرمود که آتش بسیار افروختند و بدان‌سبب آن را سده گویند. در کتاب «بدائع اللغه» اثر میبدی آمده است: هنگامی که کیومرث را صد فرزند پدید آمد و بالغ و برومند شدند، در این شب آنان را زن داده و به آتش افروزی‌های گوناگون فرمان داد.
*زمان برگزاری جشن سده
همانگونه که پیشتر نیز گفته شد این جشن معمولاً در روز دهم از ماه بهمن گرفته می‌شده است و همۀ مورخین و فرهنگ‌نویسان (به استثنای آنان که اساساً در تعیین روز آن اشتباه کرده‌اند) بدان اشاره کرده‌اند. مردم در شب این جشن که میان روز دهم و روز یازدهم بوده است به آتش افروزی مبادرت می‌ورزیده‌اند. البته گفتن این نکته مهم است که سده در مآخذ موجود نام شب است نه نام روز. ظاهراً این جشن که آتش افروزی در آن مرسوم بوده است در شب پیش از روز نود و نهم زمستانِ پنج‌ماهه (که در ایران باستان معمول بوده) برگزار می‌شده و در حقیقت می‌توان گفت که در پایان روز نهم از ماه بهمن این جشن صورت می‌گرفته است.
*آیین سده در دوران قدیم
در دوران قدیم هنگامی که روز سده فراز می‌آمده مهم‌ترین رسمی را که معمول می‌داشته‌اند و از دیرباز تا کنون نیز برجاست، آتش افروزی بوده است که اساساً شکوه و شهرت جشن سده نیز بر پایه آن استوار بوده و هست و این کار در پایان روز دهم و شب یازدهم از ماه بهمن انجام می‌گرفته است . برای آتش افروزی پادشاهان و امیران و دیگر مردم هر یک به فراخور حال خویش به تهیۀ هیزم و خار و خاشاک به ویژه چوب گز فرمان می‌داده‌اند و کوهه‌ها و پشته‌هایی بلند از هیمه و خار مهیا می‌ساختند و آتش بدان می‌افکنده‌اند تا آن حد که از غایت بسیاری فروغش از فرسنگ‌ها دورتر نیز دیده می‌شده است چنانکه سده‌ای که مسعود غزنوی در سال ۴۲۶ هجری گرفت به قول بیهقی از ده فرسنگ راه فروغ آتش آن را بدیده بودند.
*برگزاری جشن سده‌ در اصفهان
معمولاً این آتش افروزی در دشتی پهناور صورت می‌گرفته و همچنین برفراز تپه‌ها و کوه‌ها، بوته و هیمه و خار گرد می‌کرده‌اند چنانکه در جشن سده‌ای که مرداویج در اصفهان گرفت همۀ دشت و بیابان و تپه و کوه پر از آتش شده بود و این پادشاه در برابر فرمان داده بود که از تنۀ درخت خرما منابر و قبه‌هایی بسازند و درون آن را با خس و خاشاک و نی پر کنند و آتش بزنند. همچنین در مجلس‌هایی که با حضور پادشاهان و بزرگان برپا می‌شد، شمع‌هایی نصب می‌کرده‌اند که هنگام غروب افروخته می‌شد. آنگاه پرندگانی چون کبوتر و زاغ و زغن را گرفته و گیاه به پایشان می‌بستند و آتش می‌زدند، یا دانه‌های گردوی میان‌تهی را به قیر و نفت و خاشاک انباشته کرده و به منقارها یا پاهایشان بسته و آتش می‌زدند و آنگاه پروازشان می‌دادند. گاهی نیز مرغان نفت‌اندوده را در زبانۀ آتش رها می‌ساخته‌اند و نیز ددانِ (حیوانات وحشی) نفت یا برف اندود را به میان شعلۀ آتش می‌رانده‌اند و این پرندگان و دوندگان، پرزنان و تازان به دشت و کوه روی نهاده و با آتشی که در پا یا بر تن داشته‌اند، خس و خاشاک انباشتۀ دشت و صحرا را آتش زده و کوه و دشت‌ها را پر از آتش می‌ساخته‌اند.
منبع: سایت هنری ارتنگ

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.