امروز : یکشنبه, ۲۰ آبان , ۱۴۰۳
- تختجمشید فقط یک اثر باستانی نیست، زایش تاریخ ایران است
- ابهامهایی درباره آرامگاه کوروش
- چرا کوروش بزرگ برای ماکیاوللی مهم شد؟
- مرگ کوروش بزرگ
- چهار خرافه دربارهی کوروش بزرگ
- رویدادنامه نبونید (نبونعید)
- آیا شیر نماد میترا بوده است؟
- آرامگاه «اردشیر سوم» هخامنشی نم کشید!
- ما برای اینکه بفهمیم باید کتاب بخوانیم
- هوالقدیر المُهَیمِنُ الجَبّارالعلیم ربّ اشرَح صدری و یَسّر عُسری | میرزا غلام رضا – سنه ۱۲۹۶
- نگاهی به سومین روز از هفتهی بزرگداشت مشروطه در تبریز
- شروع به کار دفتر اتاق مشترک ایران و آفـریقا در اتـاق بـازرگانی زنجان
- زنجان، مغفول در مطالعات مشروطه پژوهی
- تَوَکَّلتُ عَلَی اله فَفِرّو اِلَی اله | اثر غلام رضا…
- گزارش نشست یکصد و سوم از کارگاه شاهنامهخوانی تبریز
- جشن میانهی تابستان
- رونق هنر قلمزنی روی مس در زنجان
- حکمت سهروردی در اندیشهای ایرانی
- مناسبات زمین داری منطقه خمسه در دوره قاجار
- مقایسه تطبیقی اسطوره ضحاک با اساطیر ملل دیگر
ترکیه امروزی میراثِ تُرکان یا رومیان مسلمان؟
سالار سیف الدینی
|عضو شورای نویسندگان زنگان امروز
پروفسور جلال شنگور، استاد جغرافیا و زمینشناسی ترکیه، در این مصاحبه (ویدئوی پیوست) میگوید که ژنِ تُرک در آسیای میانه، اکثریت است و درصدِ فراوانی آن در آنانولی، هفت درصد تعیین شده است. در برنامه استخراج DNA مردمانِ آناتولی، اکثریتِ مردم آن از نظر DNA به هنداروپائیان نزدیک بودهاند. شنگور در ادامه میگوید «ما وارثِ بیزانس، ما رومیانِ مسلمان هستیم».
یک موضوع مهم در تحقیقاتِ جلال شنگور، اشاره به خاستگاه بالکانی عثمانیان است. روایت او از عثمانی با روایتهای ایدئولوژیک رایج متفاوت است، چرا که باورمند است، نقطه اتکای عثمانی نه فلاتِ آناتولی، بلکه بالکان بود.
همانطور که میدانید، قسطنطینه بیزانسی پس از فتح، تبدیل به مرکز خلافت عثمانی شد. این شهرِ محتشمِ رومی، از نظر جغرافیایی بخشی از فلات آناتولی نیست، بلکه بخشی از تراس (تراکیه) است، دیوار به دیوارِ بالکان، یعنی یونان و بلغارستان به شمار میرود. تراس شرقی شامل چندین ایل (معادل استان در تقسیمات کشوری ترکیه) از جمله استانبول است. تراش شمالی شامل بلغارستان و تراس غربی در قلمرو یونان واقع شده است. (برای اطلاعات بیشتر نک: چشم انداز و ادراک ژئوپلیتیک ترکیه)
از نظر جلال شنگور، خلافت عثمانی تا پیش از تجزیه بالکان، بیشتر بر این حوزه واقع شده بود و آناتولی را به عنوان یک منطقه حاشیهای میدید، اما جدایی بالکان، عثمانی را بیش از گذشته به سمتِ شرق متوجه کرد و خُلفا ناچار از پناه آوردن به آناتولی شدند.
به طور کلی، جلال شنگور را باید در دسته تُرکهای سفید، یعنی تُرکهای لیبرال، گریزان از ایدئولوژی، مخالفِ خلافتگرایی عثمانی و تُرکگرایی دستهبندی کرد.
بازگردیم به موضوعِ DNA که جوهره یک انسان است و با کمک آن میتوان به تبارشناسی پرداخت. مفهوم تُرک، به عنوان اطلاق به یک دولت – ملّت و حتی ملّتِ معمولی، بسیار متأخر است و به تزهای روشنفکران دهههای آخر عثمانی مانند یوسف آقچورا باز میگردد. آنها مجبور بودند برای گُذار از بحرانی که دامنگیرِ امپراطوری چند ملیّتی شده بود راه حلی انتخاب کنند که اصلیترین آنها تأسیسِ یک عثمانی جدید (عثمانیهای جوان) یا ملّتِ جدید تُرک (تُرکان جوان) بود.
پیش از آن، تُرک، بار منفی زیادی داشت و خُلفا و امپراطوران از تُرک نامیدنِ خود و حکومتشان پرهیز میکردند. دلیل اصلی ان بود که هیأت حاکمه عثمانی تُرک نبودند. سلاطین تقریباً همگی مادران و مادربزرگانِ یونانی، روس و اوکراینی یا اسلاو داشتند.
دخترانی که در سن کم توسط دزدان دریایی مانند (پیر رییس) در شبی دزیده میشدند و در مرکز خلافت به فروش میرفتند و بهترینها نیز نصیب حرمسرای خُلفا میشدند. وزیران نیز بیشتر اسلاو از شبهجزیره بالکان میآمدند. نیروی نظامی یعنی ینیچریها نیز از سربازان مسیحی مسلمان شده (دونمه) تشکیل میشد. ساختار اداره مملکت نیز بهجا مانده از بیزانس بود. حتی امروز نیز موسیقی و رقص رایج در ترکیه در واقع همان موسیقی و رقصی و لباسی است که یونانیها دارند. بسیاری از ساختار، حفظ شده و در واقع به ارث رسیده است. اما ناسیونالیسم متأخر تُرک مجبور بود، روایتی از خود بسازد، که نه عثمانی باشد، نه بیزانسی و نه اسلامی.
برای همین در دورانِ آتاتُرک سراغ سومرها و هیتیها به عنوان نقطه اتکا رفتند که البته جدی گرفته نشد. تُرکها در مقایسه با دیگر ملتهای همسایه، بسیار دیر به شأن ملی دست پیدا کردند و تجربه نشان داده رابطه مستقیمی بین ناسیونالیسم افراطی و جوامعی که دیر به ملیّت میرسند، وجود دارد.
نمونه آن ایتالیا و آلمان است که وحدتِ آنها نسبت به فرانسه، بسیار با تأخیر، اواسط قرن ۱۸٠٠ میلادی ممکن شد، ترکیه یک نمونه دیگر است. در این موارد جامعه احساس میکند چون دیرتر از سایرین به یک مرحله جدید دست پیدا کرده، باید با سرعت بیشتری حرکت کند.
از سوی دیگر جوامعی که دیرتر از بقیه به یک هویّت میپیوندند، احساس میکنند باید افراطی باشند؛ مانند مردم نورستان افغانستان که تا چندی پیش بودایی بودند، اما همین ولایت، امروز خاستگاه اصلی بنیادگرایی است.
به هر حال یک روایتِ توارث از بیزانس در بین دانشمندان جدی و مستقل ترکیه مانند باسکین اوران (استاد روابط بینالملل دانشگاه آنکارا) نیز وجود دارد و امری جدی است و در بین تُرکهای سفید، کاملاً رایج است.
علاقهمندان به این موضوع، میتوانند کتابِ «ادراک و چشماندازِ ژئوپُلیتیکِ ترکیه را مطالعه کنند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.